با سلام واحترام
ریاست محترم شعبه تجدید نظر دادگاه خانواده
عطف به پرونده شماره با توجه به اخطار رفع نقص صادره از آن شعبه و توجها به بند ج و ه ذیل ماده ۳۴۸ عدم توجه به دلایل قانونی و عدم اعتبار شرعی وقانونی بودن دادنامه بدوی به علت عدم در خواست پرونده اصلی دادخواست طلاق توافقی از بایگانی راکد توسط دادگاه بدوی که تمام مستندات ادعایی موکل در آن وجود دارد و عدم توجه به در خواست موکل جهت استرداد آن و روشن شدن حقیقت نکات ذیل را به استحضار می رساند ضمنا در خواست استرداد آن از دادگاه بدوی یا بایگانی راکد توسط قضات عالی دادگاه تجدید نظر وملاحظه ومطالعه آن و توجه به نکات ذیل به همراه اصل پرونده مورد استدعاست .
شرح ماوقع
تجدید نظر خوانده ( ) در سال اقدام به ارائه دادخواست طلاق توافقی می نماید که طبق پرونده شماره ثبت و در تاریخ جلسه رسیدگی برگزار می گردد اما نکات ذیل در پرونده فوق الذکر حائز اهمیت است .
۱- دادنامه به تجدید نظر خوانده ابلاغ نمی گردد و در هیچ کدام از صفحات پرونده موصوف دادنامه ای به وی ابلاغ نشده است .
۲- حتی اگر دادنامه ابلاغ شده باشد مطابق صراحت ماده ۳۴ قانون حمایت خانواده تاریخ اعتبار گواهی عدم امکان سازش سه ماه پس ازابلاغ دادنامه یا قطعیت دادنامه اعتبار دارد که فاصله سه ماهه در انجام واقعه طلاق از تاریخ ابلاغ یا قطعیت رعایت نمی گردد .چرا که هیچ گاه دادنامه ای به زوج ابلاغ نگردیده است تا وی امکان تجدید نظر خواهی یا عدول از آن را داشته باشد و قطعیتی در پرونده وجود ندارد و حتی اولین در خواست جهت اجرا حکم سه سال بعد از صدور دادنامه بدوی می باشد لهذا عدم رعایت مناسبات قانونی واقعه طلاق را فاقد صحت واعتبار می کند
۳- اولین در خواست صدور اجراییه در تاریخ (پیوست ) سه سال بعد از صدور دادنامه درخواست می گردد . و اجراییه در تاریخ صادر میگردد اما نکته جالب تر اینکه ابلاغ اجراییه انجام می گردد یعنی ۱۹ روز قبل تر از درخواست وصدور اجراییه ابلاغیه ابلاغ می گردد !!!!!!!!!!!!! و البته برگه اصلی گواهی ابلاغ در پرونده موجود نمی باشد !!!!!!!! و بر فرض صحت ابلاغ اجراییه صرف نظر از متعارض بودن تاریخ صدور و ابلاغ و درخواست گواهی مامور ابلاغ حاکی از تخریب بنا دارد (پیوست ) در صورتی که آدرس موجود در دادنامه و ابلاغیه هیچ گاه تخریب نشده است و همچنین نبود اصل برگه ابلاغ در پرونده حکایت از وجود تخلفاتی درپرونده موصوف وسند سازی علیه زوج و ثبت واقعه طلاق و دریافت مهریه بدون توجه به ابلاغ به خوانده دارد . لذا با توجه به تخلفات مکرر و عدم اطلاع از قوانین توسط موکل( تجدید نظر خواه ) وی در حال حاضر در زندان شیراز به دلیل عدم پرداخت مهریه نه چندان عادلانه که فرصت تجدید نظر خواهی نیز از او سلب گردیده است و دادنامه و اجراییه نیز ابلاغ نمیگردد و حتی قطعیت و عدول از تجدیدنظر خواهی در آن وجود ندارد بازداشت می باشد .
لذا نظر به مراتب فوق الذکر عاجزانه در خواست صدور دادنامه شایسته نسبت به نقض دادنامه بدوی به جهت حداقل جلوگیری از سوء استفاده از سند سازی های مجعول در دادگستری و جلوگیری از تضییع حداقل حقوق حقه موکل (اطلاع از وجود دادنامه و ابلاغ اجراییه آن و رعایت قواعد وزمانهای مقرر قانونی ) مورد استدعاست
